سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آمیزگارى با مردمان ایمنى است از گزند آنان . [نهج البلاغه]
 
چهارشنبه 94 شهریور 11 , ساعت 1:41 صبح

به نام خدا و برای خدا

حسن روحانی در مصاحبه مطبوعاتی خود در هفته دولت در خصوص برجام و قطعنامه 2231شورای امنیت سازمان ملل سخنان شگفتهه انگیزی را که از زبان یک فرد حقوقدان بعید به نظر می رسید، بر زبان جاری کرد و واکنش های مختلفی را بدنبال داشت ایشان در پاسخ به سئوالی، منکر امضاء برجام از سوی خود و وزیر خارجه‌اش می شود و می گوید: «طبق قانون اساسی و اصل 77 که اشاره کردید و اصل 125 که تبیین می کند می گوید وقتی توافقی را رئیس جمهور یا نماینده اش امضا میکند برای تصویب به مجلس می فرستد. ما که چیزی را امضا نکردیم! ... رفتن به مجلس یعنی چیزی که وزیر خارجه و رئیس جمهور تا حالا امضا نکرده، امضا کنیم.»!!!

در خصوص منکر شدن حسن روحانی سئوالات مختلفی مطرح است:

-مگر آقای روحانی ادعا نکرده اند که در مذاکرات هسته ای 3 گل به دروازه آمریکا زده و 2 گل خورده است! پس علت نگرانی، ترس و لرزش رئیس جمهور برای چیست؟! مگر آقای روحانی بدنبال این نبوده که مردم برای پیروزیش در مذاکرات هسته ای شادی کنند و کف بزنند!؟ پس چرا بر خلاف اصول 77 و 125 قانون اساسی، متکبرانه حاضر به ارسال لایحه جهت برجام و تصویب آن در مجلس شورای اسلامی نمی باشد؟! آیا جناب روحانی نگران افشاء خیانتهای گسترده در متن برجام و قطعنامه شورای امنیت است که نمی خواهد ملت از محتوای آن مطلع شوند؟!

-نکند جناب روحانی دچار آلزیمر شده و یا امضاء کنندگان برجام، آقایان ظریف، عراقچی و صالحی به ایشان گزارش غلط داده و گفته اند پای برجام را امضاء نکرده اند!؟ که در این صورت باید به حال رئیس جمهور و مردمی که به ایشان اعتماد کرده و رأی داده اند، تأسف خورد!!!

-سئوال دیگری که به ذهن خطور می کند این است، که در دنیای سیاست ماکیاولی گفته اند، دروغ هر چه بزرگتر بگوئید باورش برای شنونده آسانتر است و لذا رئیس حمهور بر اساس این سیاست غیر دینی و گناه آلود با ملت خود سخن می گوید!خخ

-رئیس جمهور عادت کرده و یا توسط پدرخوانده دولت یعنی آقای رفسنجانی عادت داده شده که در سخنانش، اسم و جایگاه رفیع امام خامنه ای را می برد و لیکن در ورطه عمل منافقانه مسیری را بر خلاف نظرات ولی فقیه زمان طی می کند، زیرا رئیس جمهور اگر اعتقاد راسخ به اسلام انقلابی و رهنمودهای مقام معظم رهبری داستند، خود در روز عید سعید فطر مستمع سخنان و دستورات رهبری معظم بوده اند که فرمودند: «برای تصویب متن تهیه شده، باید مسیر قانونی پیش‌بینی شده طی شود» حضرت آیت الله خامنه ای در ادامه خطبه عید خطاب به دست اندرکاران بررسی «متن تهیه شده هسته ای» تأکید نمودند: «براساس مصالح کشور و منافع ملی با دقت کار خود را انجام دهید تا بتوانید حاصل بررسیها را با گردن افراشته به ملت و خداوند ارائه دهید.»

حال چرا رئیس جمهور بر خلاف نظر صریح و تفسیرناپذیر مقام معظم رهبری سخن می راند؟ آیا بدنبال دوقطبی کردن جامعه و شکستن وحدت ملت است؟! آیا می خواهد به کدخدایش(آمریکا) ثابت نماید، که با توجه به شرلیط موجود می تواند زمینه نفوذ آمریکا و ملاقات با اوباما را در سفر آتی خود به سازمان ملل فراهم نماید و پروژه آقای رفسنجانی را مبنی بر "شکستن تابو مذاکره با آمریکا" را تکمیل نماید؟! تا در مقابل، کدخدا(آمریکا) هم در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی به یاری لیبرالهای همرا و همگام با دولت اعتدال بپردازد و رؤیای ریاست جمهوری 8 ساله حاج حسن روحانی بر اساس شوخی نابجا و شبهه برانگیز وزیر کشور که مسئول برگزاری سالم انتخابات است، محقق شود!!! نکند دروغ هم خسته و شرمنده دولت راستگویان اعتدال لیبرال غربی شود!!!

ماجرای بغرنج تاریخی که شاهدی بر بی بصیرتی مردم در زمان رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم بوده پایان بخش این وجیزه است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مُجمل، گویند؛ وقتی مکه در سال هشتم هجری به دست مسلمین فتح شد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله دستور عفو همگانی صادر کردند. اما فرمودند عبدالله(برادر رضاعی عثمان) را هرجا گیر آوردید بکشید حتی اگر خود را به پرده ی کعبه چسبانده باشد.مم

این شخص(عبدالله) ابتدا مسلمان بود ولی بعد مرتد شد و به مکه فرار کرد و شروع کرد به خدا و پیامبرش دروغ بستن. وقتی عبدالله دستور قتلش را شنید به برادرش عثمان پناه برد و از او خواست که نزد رسول خدا واسطه شود تا او را نکشند. عثمان برادر را برداشت و در مسجد به نزد پیامبر آورد و از رسول اکرم طلب بخشش و گذشت برای برادر مرتد خود نمود.

رسول اکرم صلی الله علیه وآله مدتی طولانی سکوت کردند و سپس سربلند کردند و او را بخشیدند.

ادامه این ماجرا عبرتی است برای همه کاربران عزیز و عمارهای امام خامنه ای؛

پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله سپس رو به اصحاب کردند و فرمودند: می دانید چرا مدتی طولانی سکوت کردم؟ منتظر بودم یکی از شما بلند شود و سر از تن عبدالله جدا کند. (صفحه 192و193،کتاب سقیفه،علامه عسکری)

آری امام جامعه همیشه حرف خود را صریح نمی زند، یا مصلحتی را می بیند یا مقامش اقتضای سخن گفتن نمی کند، این تویی که با بصیرتت باید تشخیص به موقع و صحیح داده و عمل کنی تا فریاد مظلومیت "این عمار" امام خود را نشنوی!!!

والسلام     

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ